برای راهاندازی استارتاپ از چه چیزهایی حاضرم صرف نظر کنم؟
افتتاح یک استارتاپ یک سرمایهگذاری بلندمدت محسوب میشود و دقت کنید که فقط در مورد جنبه اقتصادی آن، صحبت نمیکنیم. این انتخاب همچنین نیازمند تعهد بزرگی از نظر انرژی، زمان و فداکاری در مورد اولویتهای زندگی است.
در واقع، به احتمال زیاد مجبور خواهید بود یک موقعیت شغلی دائمی را رها کنید و برای یک موقعیت ناشناخته تلاش کنید. به طور خلاصه، باید بدانید که حداقل در ابتدای کار، زندگی شما بسیار تحت تاثیر قرار خواهد گرفت و این میتواند شامل زندگی شخصی و خانوادگی هم بشود.
آیا خودتان را با دیگران مقایسه کرده اید؟
معمولا همه در ابتدای ایده خودشان را برای استارتاپ بسیار مبتکرانه و درخشان میدانند. اما بهتر است بدانید اغلب اوقات، واقعا اینطور نیست. ممکن است بخاطر ترس کپی شدن ایدهتان نخواهید آن را با هر فردی در میان بگذارید. اما بهتر است از پیش حسابی تحقیق کنید و آن را با دوستان معتمد خودتان در میان بگذارید.
دوستان معتمد شما ممکن است چیزهای بیشتری در رابطه با ایده شما بدانند. شاید نقدی به شما وارد کنند که کار شما را ارتقا دهد و شاید بتوانند نقاط ضعف شما را از بیرون تشخیص دهند.
آیا میدانید محصول استارتاپ شما چه نیازهایی را برآورده میکند؟
ممکن است سوالی پیش و پا افتاده به نظر بیاید اما واقعا اینطور نیست. فراموش نکنید که حتی مبتکرانهترین پروژه باید بتواند به یک نیاز بسیار خاص، مادی یا غیرمادی، صریح یا ضمنی پاسخ دهد. آیا در مورد این جنبه از محصول خود شفاف هستید؟
آیا محصولات دیگری وجود دارد که این نیاز را برآورده کند؟
اگر پاسخ مثبت است، چگونه میخواهید یا می توانید خود را متمایز کنید؟ راهاندازی یک استارتاپ و تولید محصولی که نیازی را برآورده میکند که سایر محصولات مشابه از قبل به آن پاسخ دادهاند، لزوما مشکلی نیست اما نکته مهم این است که از آن آگاه باشید و بدانید که چگونه خود را متمایز کنید.
در هر صورت محصول شما لازم است از نظر کیفیت یا سهولت خدمات یا تجربه کاربری بهتر، یک تمایزی با قبلیها داشته باشد. خوب است بدانید متقاعد کردن یک مشتری که از محصول فعلی رضایت دارد، برای تغییر به محصول دیگر یکی از سختترین کارهای دنیاست.
3 دلیل مهم برای اینکه چرا استارتاپ تان شکست می خورد و راهکارهای آن
آیا میدانید رقبای شما چه کسانی هستند؟
پس از تجزیه و تحلیل بازار و شناسایی محصولات مشابه، شما همچنین باید ایده روشنی داشته باشید که رقبای شما چه کسانی هستند. شناخت رقبای ملی یا بینالمللی بسیار برای کار شما کمککننده خواهد بود. چون میتوانید مسیری که آنها رفتهاند را آنالیز کنید. میتوانید متوجه نقاط ضعف و قوت آنها شوید و برای استارتاپ خودتان از آنها استفاده کنید.
آیا میتوانید ایده خود را به تنهایی دنبال کنید؟
سوال مهمی که میتواند از ناامیدی یا سرخوردگی در آینده شما را نجات دهد. اگر پاسخ شما به این سوال منفی است، سوال بعدی این است که آیا در حال حاضر تیمی از متخصصان با انگیزه و آماده حمایت دارید؟
افتتاح یک استارتاپ در واقع حجم زیادی از کار را شامل میشود: علاوه بر کار روی هر جنبهای از محصول، در واقع باید آن را تبلیغ کنید، مشتری پیدا کنید و شاید حتی سرمایهگذاران را شناسایی و متقاعد کنید. بنابراین، به این فکر کنید که آیا مناسب است شرکایی برای خودتان پیدا کنید؟ آیا میتوانید از حضور متخصصان بهره ببرید تا حداقل در ابتدای کار، آسانتر پیش بروید؟
آیا پلن B برای خودتان در نظر گرفتهاید؟
متأسفانه، همیشه این احتمال وجود دارد که همه چیز آنطور که ما برای استارتاپ خودمان برنامهریزی کردهایم پیش نرود. بنابراین ترسیم یک خط دقیق که به ما نشان میدهد چه زمانی مناسب است که پروژه خود را رها کنیم، ضروری است.
در آن مرحله باید به پلن B خودتان فکر کنید. آیا شغلی دارید که بتوانید به آن بازگردید؟ آیا مهارت هایی دارید که بتوانید در بازار کار از آنها استفاده کنید؟ بهتر است صادقانه از پیش به آنها فکر کرده باشید.
بیشتر بخوانید:
چه افرادی می توانند در استارتاپ ها استخدام شوند؟
بسیاری از مدیران استارتاپ ها با تجاری سازی و مدیریت منابع انسانی آشنا نیستند