هوش هیجانی انسانها، مجموعهای از ۵ مولفه خودآگاهی، خود تنظیمی، خود انگیزش، همدلی و مهارتهای اجتماعی است. هوش هیجانی چیزی است که هنوز در هوش مصنوعی مانند انسان شبیه سازی نشده است.
حرفههای خلاق:
مشاغلی که شامل تفکر خلاق، بیان هنری و تخیل هستند، کمتر به طور کامل با هوش مصنوعی جایگزین میشوند، مانند مشاغلی در زمینههایی مانند طراحی، گرافیک، تبلیغات، تولید محتوا، نویسندگی، فیلمسازی و آهنگسازی.
مراقبتهای بهداشتی و پزشکی:
مشاغل مرتبط با مراقبتهای بهداشتی و پزشکی اغلب شامل تصمیمگیریهای پیچیده، همدلی و تعامل انسانی است. در حالی که هوش مصنوعی میتواند از متخصصان مراقبتهای بهداشتی با تشخیص و تجزیه و تحلیل دادهها پشتیبانی کند، نقشهایی مانند پزشکان، پرستاران، درمانگران و مراقبان نیازمند تخصص و شفقت انسانی است و کماکان باقی خواهند ماند.
آموزش و پرورش:
نقشهای آموزشی شامل ترکیبی از انتقال دانش، مربیگری و تعامل اجتماعی است. مربیان، نقش مهمی در شخصیسازی یادگیری، درک نیازهای فردی و پرورش تفکر انتقادی و خلاقیت دارند.
رهبری و مدیریت:
مدیرانی که بر پروژههای پیچیده نظارت میکنند، تصمیمهای حیاتی میگیرند و از عدم قطعیتها عبور میکنند، از قضاوت و سازگاری انسان سود میبرند. به همین جهت موقعیتهای رهبری که نیاز به تفکر استراتژیک، هوش هیجانی بالا و توانایی ایجاد انگیزه و الهام بخشیدن به تیمهای کاری را دارند، کمتر خودکار خواهند شد.
تحقیق و توسعه:
مشاغلی که مستلزم تحقیق علمی، آزمایش، نوآوری و حل مسئله هستند، به شدت به خلاقیت و ظرفیت فکری انسان متکی هستند. دانشمندان، محققان، مهندسان و مخترعان، پیشرفت در زمینههای مختلف را به همراه دارند و به راحتی با ماشین جایگزین نمی شوند.
خدمات اجتماعی و انسانی:
حرفههایی که بر ارائه مراقبت، حمایت و مشاوره به افراد نیازمند، مانند مددکاران اجتماعی، درمانگران، روانشناسان و مشاوران متمرکز هستند، نیازمند همدلی، درک و مهارتهای بین فردی انسانی هستند.
فروش و خدمات مشتری:
مشاغلی که شامل فروش، پشتیبانی مشتری و مدیریت روابط میشود، اغلب به متقاعدسازی، همدلی و درک نیازهای پیچیده مشتری وابسته هستند. ایجاد روابط، مذاکره و درک عواطف مشتری زمینههایی است که در آن تعامل انسانی با ارزش است.
مشاغل ماهر:
برخی از مشاغل ماهر مانند لوله کشی، نجاری، برق و صنعتگری که نیازمند مهارت فیزیکی، حل مسئله و سازگاری هستند. این نقشها اغلب به کار در محل و مهارتهای دستی پیچیده نیاز دارند که خودکار کردن آنها دشوار است.
توجه به این نکته مهم است که اگرچه هوش مصنوعی ممکن است به طور کامل جایگزین این مشاغل نشود، اما همچنان میتواند آنها را تقویت و پشتیبانی کند. برای مثال، هوش مصنوعی میتواند به تجزیه و تحلیل دادهها، ارائه توصیهها، خودکارسازی وظایف اداری و بهبود کارایی در صنایع مختلف کمک کند. علاوه بر این، آینده دنیای کار احتمالاً شامل همکاری بین انسان و هوش مصنوعی خواهد بود که در آن از نقاط قوت هر دو برای دستیابی به نتایج بهینه استفاده می شود.
باید توجه داشت که بسیاری از مشاغل تحت تاثیر هوش مصنوعی قرار خواهند گرفت و کسانی که به هر دلیل نمیتوانند تغییرات فناوری را بیاموزند با چالشهایی روبهرو میشوند.
از جمله این چالشها موارد زیر است:
جابجایی شغلی:
پیشرفتهای تکنولوژیکی، از جمله هوش مصنوعی، میتواند منجر به منسوخ شدن برخی از نقشهای شغلی یا کاهش قابل توجه تقاضا شود. اگر افراد نتوانند مهارتهای خود را تطبیق دهند یا مهارتهای جدیدی کسب کنند، ممکن است با جابجایی شغلی یا بیکاری مواجه شوند. این میتواند به ویژه برای کسانی که در صنایعی که به شدت تحت تاثیر اتوماسیون هستند مسالهساز باشد.
شکاف مهارتی:
با تکامل فناوری، ممکن است شکاف مهارتی فزایندهای بین الزامات نقش های شغلی جدید و مجموعه مهارتهای موجود افراد وجود داشته باشد. این شکاف میتواند برای برخی از افراد بهدست آوردن شغل جدید یا انتقال به رشتههای نوظهور دشوار باشد.
یادگیری مادام العمر:
یادگیری مستمر و ارتقاء مهارت در بازار کار امروزی که به سرعت در حال تحول است بسیار مهم است. افرادی که برای آماده شدن جهت مشاغل جدید تلاش می کنند، ممکن است نیاز داشته باشند که یادگیری مادام العمر را برای مرتبط ماندن و افزایش قابلیت اشتغال خود در اولویت قرار دهند. دسترسی به منابع آموزشی و برنامههای آموزشی مقرون به صرفه و در دسترس میتواند نقشی حیاتی در حمایت از این فرآیند داشته باشد.
به طور کلی هوش مصنوعی تغییرات زیادی را ایجاد خواهد کرد اما هرگز به معنای بیمصرف شدن انسان نیست، بلکه لازم است همگام با این تغییرات نظام آموزشی و مهارتها تغییر کنند.
بیشتر بخوانید: