مدیریت استراتژیک چیست؟
مدیریت استراتژیک در واقع برنامهریزی، نظارت، تجزیه و تحلیل و ارزیابی مستمر تمامی نیازهای یک سازمان برای دستیابی به اهداف و مقاصد خود است. تغییرات در محیطهای کسبوکار، سازمانها را ملزم میکند که استراتژیهای موفقیت خود را به طور مداوم ارزیابی کنند.
فرآیند مدیریت استراتژیک به سازمانها این یاری را میرساند که وضعیت فعلی خودشان را ارزیابی کنند، استراتژیها را بکار گیرند و اثربخشی استراتژیهای اجرا شده را تجزیه و تحلیل کنند.
تاریخچه مختصر مدیریت استراتژیک
اگر به تاریخچه مدیریت استراتژیک نگاه کنیم، ریشههای آن به دهه 1950 میلادی برمیگردد. در اوایل این دهه، بعد از جنگ جهانی دوم بود که شرکتها نیاز داشتند برای رشد و بقا در بازارهای رقابتی، استراتژیهای جدیدی را پیاده کنند. اواخر 1950 میلادی و اوایل 1960 میلادی، محققان و مدیرانی مانند پیتر دراکر و آلفرد شندلر با ایدهها و نظریات جدید خود، به کسب و کارها جان دوبارهای دادند.
از پیتر دراکر به عنوان بنیانگذار مطالعات مدیریت یاد میشود. از جمله ابتکارات و نظریههای دراکر این ایده بود که هدف یک تجارت، ایجاد مشتری است و آنچه مشتری میخواهد تعیین میکند که یک تجارت چه خواهد بود. همچنین او معتقد بود که وظیفه اصلی مدیریت، تجمیع منابع و توانمندسازی کارکنان برای رسیدگی موثر به نیازها و ترجیحات در حال تکامل مشتریان است.
در دهههای بعد، با پیوستن نظریهها و روشهای مختلف، مدیریت استراتژیک به مفهوم گستردهتر و پیچیدهتری تبدیل شد و عناصری چون تحلیل SWOT، مدلهای تجزیه و تحلیل صنعت، و تکنیکهای برنامهریزی استراتژیک در آن وارد شد.
مزایای مدیریت استراتژیک
مدیریت استراتژیک دارای مزایای متعددی است که شامل موارد زیر میشود:
- تعیین هدف و راهبردهای واضح: مدیریت استراتژیک به سازمانها کمک میکند تا هدفها و راهبردهای خود را به صورت دقیق تعریف کنند و برای دستیابی به آنها برنامهریزی کنند.
- بهبود عملکرد: اجرای یک استراتژی موثر میتواند باعث بهبود عملکرد سازمان شود و به آن کمک کند تا به دستاوردهای بالاتری برسد.
- افزایش اثربخشی و بهرهوری: استراتژیهای مناسب به یک سازمان کمک خواهد کرد تا فعالیتهای خودش را بهینهسازی کند. یک سازمان از این طریق میتواند به بهرهوری بالاتری دست پیدا کند.
- ایجاد تطبیق و تغییر: مدیریت استراتژیک زمینه را ایجاد میکند که مجموعهها بتوانند با تغییرات محیطی و رقابتی سازگار شوند و از فرصتها بهره ببرند و تهدیدات را مدیریت کنند.
- افزایش قابلیت اطمینان: استراتژیهای مناسب یک سازمان را قادر میسازند تا با ریسکها و نوسانات بازار بهتر مقابله کنند و قابلیت اطمینان خود را افزایش دهند.
- افزایش نوآوری: همچنین اعمال کردن مدیریت استراتژیک به تقویت اصل نوآوری کمک میکند. به این ترتیب، آن سازمان میتواند از این طریق گوی سبقت را از رقبا برباید.
تغییر استراتژیهای استخدام در مواجهه با موج مهاجرت، تحریمها و کاهش ارزش پول ملی
پنج مرحله فرآیند مدیریت استراتژیک
مکاتب فکری زیادی در مورد نحوه اجرای مدیریت استراتژیک وجود دارد. بر همین اساس، دانشگاهیان و مدیران، چارچوبهای متعددی را برای هدایت فرآیند مدیریت استراتژیک ایجاد کردهاند. به طور کلی، این فرآیند معمولاً شامل پنج مرحله است:
1-ارزیابی جهت استراتژیک فعلی سازمان؛
2-شناسایی و تجزیه و تحلیل نقاط قوت و ضعف سازمان
3-تدوین برنامههای عملیاتی و استراتژیها
4-اجرای برنامههای عملیاتی
5-ارزیابی میزان موفقیت برنامههای اقدام شده و ایجاد تغییرات لازم هنگامی که به نتایج مورد نظر منجر نمیشود.
ارتباطات مؤثر، جمعآوری دادهها و فرهنگ سازمانی هم نقش مهمی در فرآیند مدیریت استراتژیک ایفا میکنند. این موضوع به طور ویژه در شرکتهای بزرگ و پیچیده بیشتر دیده میشود.
انواع استراتژیهای مدیریت استراتژیک
به طور کلی پتج استراتژی مختلف داریم که شامل موارد زیر است:
- استراتژی رشد: تعیین راهبردهایی برای رشد سازمان از جمله گسترش بازار، توسعه محصولات جدید و ورود به بازارهای جدید
- استراتژی رهبری هزینه: تمرکز بر کاهش هزینهها و بهبود کارایی عملیات سازمان به منظور افزایش سودآوری
- استراتژی تمرکز: متمرکز شدن بر یک بازار یا یک نیش بازار خاص به منظور ایجاد تفاوت رقابتی
- استراتژی نوآوری: تمرکز بر توسعه محصولات و خدمات نوآورانه و پیشرو به منظور ایجاد مزیت رقابتی
- استراتژی همکاری: برقراری همکاریهای استراتژیک با شرکای کسب و کار به منظور بهبود عملکرد و افزایش قدرت رقابتی
باید به این موضوع توجه کنیم که مدیریت استراتژیک یک مسیر پیوسته است. همزمان با حرکت در مسیر استراتژیها، خروجیها بررسی و آنالیز میشوند و در صورت نیاز، اصلاح خواهند شد. میتوان گفت با رشد سازمان، استراتژیها هم رشد میکنند.