بیشتر ما ترس از شکست را تجربه کرده ایم؛ احساسی که می تواند ما را فلج کند و جلوی تلاش و پیشرفت مان را خود به خود می گیرد. اما یک ضرب المثل معروف می گوید اگر از شکست بترسید درها همیشه به روی شما بسته می ماند.
خیلی وقت ها فراموش می کنیم که شکست های تلخ، فرصت های ایده عالی برای یادگیری هستند. اگر بپذیریم که امکان ندارد کسی در زندگی اش شکست نخورده باشد، آن وقت می توانیم با حقیقت روبه رو شویم. این ما هستیم که شکست را تعریف می کنیم و تصمیم می گیریم چطور با آن روبه رو شویم؛ اینکه دست از تلاش و کوشش برداریم یا اینکه با نگاه پخته تری به جهان و تجارب زندگی نگاه کنیم.
نشانه های ترس از شکست را بشناسید:
1.دوست ندارید کارهای جدید را امتحان کنید.
2.مدام کارهایتان را به تعویق می اندازید و استرس دارید.
3.عزت نفس و اعتماد به نفس تان پایین است و مثلا می ترسید ترفیع شغلی بگیرید.
4.کمال گرا هستید و فقط کارهایی را انجام می دهید که می دانید در انجامش عالی هستید.
برای کمتر کردن حس ترس از شکست راه های زیر به ما کمک می کند:
1.تمام نتایج احتمالی هر کاری را در نظر داشته باشید: وقتی بپذیریم در هر کاری احتمال شکست وجود دارد پذیرفتن این احتمال و رویارویی با آن به ما جرات می دهد زندگی کامل تر و ارزشمندتری داشته باشیم. آن وقت دیگر دلیلی برای ترسیدن وجود ندارد.
2.مثبت تر فکر کنید: تفکر مثبت برای تقویت اعتماد به نفس و خنثی کردن تفکرات مخرب لازم است. خوش بین بودن یکی از عناصر هوش هیجانی است که به راحتی قابل تقویت است. 7 تکنیک تقویت هوش هیجانی در این زمینه به شما کمک می کند.
3.به بدترین اتفاق ممکن فکر کنید. بعضی از اتفاقات واقعا فاجعه بار هستند. در این صورت ترس از شکست واقعا منطقی است اما در بیشتر موارد بدترین اتفاق آن قدرها هم بد نیست و دانستن این نکته به درتان می خورد که مغز ما همیشه بدترین احتمال ممکن را در نظر می گیرد.
4.برای احتمالات برنامه داشته باشید:اگر از شکست در چیزی می ترسید داشتن برنامه جایگزین به ما کمک می کند اعتماد به نفس بیشتری برای پیشرفت داشته باشیم.
5.همیشه اهدافتان را مشخص کنید: وقتی اهدافتان را می نویسید بزرگی و اهمیت آنها به شما کمک می کند از شکست ها نترسید. اهداف شما باید در عین حال که بزرگ و چالش برانگیز باشند اما شما را نترسانند. مثلا اگر از صحبت با رئیس تان برای گرفتن ترفیع شغلی می ترسید، این را یک هدف در نظر بگیرید، برنامه ای بریزید و هفته بعد با او یک قرار برای طرح موضوع بگذارید، اما با خودتان کنار بیایید که ممکن است او نپذیرد. آن گاه لازم است هدف تان را به قدم های کوچک تری تقسیم کنید تا اعتماد به نفس تان تقویت شود.
منبع : کتاب چطور مدیران از استرس می میرند
بیشتر بخوانید:
چطور با قانون 5 به هر موفقیتی برسیم؟
ذهن آگاهی چیست و چه تاثیری روی سلامتی و موفقیت ما دارد؟
انواع سندرم ایمپاستر و راه های مقابله با آن